بهشت ها برای تو آفریده شده اند و درختان برای اینکه سایبان تو باشند ،سر از خاک برآورده اند. خاکها از اینکه پای
بوس تواند به سر فرازترین قله ها فخر می فروشند، و قله ها در برابر مهربانی تو یک دره دورافتاده و حقیرند.
آینه ها برای دیدن تو چون آب جاری می شوند،و گلها به شوق همسایه بودن با تو، خوشبو ترین جامه هایشان را
برتن میکنند، من خودم دیده ام که آسمان هرروز برای بوسیدن دستهای تو پایین می آید.
من هزار جزیره تنها را در گیسوان تو کشف کرده ام،و هزار خورشید زیبارا در چشهای تمان تو و بی شماری نسیم
شیدا رادر نفسهای تو...
تورا از دوستت دارم آفریده اند، و با مهتاب و عشق به هم آویخته اند، نامت از گیاه و شبنم و پاکی مریم مشهورتر است.
که هر صبح نام تورا بر لب آورد، مثل شبهای کوهستان پر از رمز و راز می شود. در تو رودخانه های فراوانی می خروشند
و موج برمی دارند تا به دریاهای بنفش برسند.
ای لطیف تر از رویاهای نوجوانی من! اگر جوانه های انار بر انگشتان ترد تو نرویند، چراغهای بهشت خاموش می شوند،
اگر تو نباشی هیچ کس شاعر نمی شود، و ستاره ها در کنج کهکشان می پوسند و فرو می افتند.
ای تازه ترین پنجره برای تماشا! در کنار تو می توان از رشته های باران شال سبزی بافت و بر دوش فردا انداخت،
و چنان عاشق بود، که همه سنگها به رود بدل شوند...
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:مادر جون میشه برام بگی من نمیدونم خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ دستم اگه بهت برسه...
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 92
بازدید ماه : 189
بازدید کل : 140047
تعداد مطالب : 255
تعداد نظرات : 212
تعداد آنلاین : 1